بلاگ هفته امتحانات

هفته امتحانات

جایی که خواب می‌میره و قهوه حکومت می‌کنه!
سلام به همه! امروز اومدم از هفته‌ای براتون بگم که تو تقویم هر دانشجویی با یه خط قرمز مشخص شده: هفته امتحانات!
اگه دانشجو باشی، قطعاً این جمله رو شنیدی: «هفته امتحانات نیست، هفته زنده موندنه!» و واقعاً همینه.
روز اول: تصمیم‌های جاه‌طلبانه
صبح با کلی انگیزه بیدار شدم. یه لیست ساختم از همه چیزهایی که باید تو این هفته بخونم. به خودم قول دادم که دیگه گوشی رو کنار بذارم، منظم بخونم، و سالم غذا بخورم.
ولی خب… یه ساعت بعد دیدم که دارم تو اینستاگرام می‌چرخم و یه ویدیو درباره «چطوری بهتر درس بخونیم» می‌بینم، به‌جای اینکه واقعاً درس بخونم!
این روز بیشتر به برنامه‌ریزی گذشت تا عمل!
روز دوم: واقعیت شروع میشه
شروع کردم به خوندن درس اول. کتاب رو باز کردم، اما انگار زبانش با من فرق داشت! یه عالمه لغت سخت، نمودار، فرمول…
یه ساعت گذشت و دیدم هنوز صفحه ۴ ام.
نقطه عطف روز دوم برای من لحظه‌ای بود که قهوه‌سازم رو روشن کردم و به خودم گفتم: “تو می‌تونی!”
خلاصه تا شب، با کلی تلاش، بالاخره ۲ فصل رو تموم کردم و به خودم جایزه دادم: یه قسمت سریال.
روز سوم: بحران
امتحان اول نزدیکه و حس می‌کنی چیزی یادت نیست. نگران و مضطرب.
همه چیز تو خونه اعصاب‌خردکن می‌شه. مثلاً صدای چایی جوشیدن یا زنگ پیامک!
یه جاهایی دیگه مغزت خسته‌ست. چند بار یه جمله رو می‌خونی ولی هیچی نمی‌فهمی.
تو این روز، من فهمیدم چقدر خواب مهمه. بعد از یه چرت یک ساعته، خیلی بهتر تونستم تمرکز کنم.
روز چهارم: امتحان اول
صبح با استرس بیدار شدم. مثل کسی که می‌ره جنگ! حتی نون صبحونه هم تو گلوم نمی‌رفت.
سر جلسه، همه چی انگار یادم رفته بود. ولی وقتی سوال‌ها رو خوندم، آروم‌آروم جواب‌ها اومد.
وقتی برگه رو تحویل دادم، یه نفس راحت کشیدم. نه چون خوب دادم، چون تموم شد!
روز پنجم: درس دوم، انرژی نصف
استرس امتحان اول هنوز تو بدنمه. ولی مجبوری درس بعدی رو بخونی.
اینجا دیگه بیشتر به نظم متکی می‌شی. با خودم گفتم: «هر ساعت فقط یه بخش بخون. لازم نیست همه چی رو کامل بدونم.»
استفاده از وویس و خلاصه‌نویسی خیلی کمک کرد.
روز ششم: شب امتحان دوم
بازم شب‌زنده‌داری. ولی فرقش اینه که دیگه کمتر حرص می‌زنی. می‌دونی تا جایی که تونستی خوندی.
با دوستم تماس گرفتم، چندتا نکته رو مرور کردیم. با اینکه نصف حرف‌هامون جوک و خنده بود، ولی کمکم کرد آروم بشم.
اگه بگم سر جلسه چی شد؟ خب… نوشتم، ولی مطمئن نیستم چی!
روز هفتم: خستگی مطلق
اینجا دیگه نه مغز کار می‌کنه، نه بدن. ولی هنوز یه امتحان مونده.
می‌دونی که فقط باید بگذره. تو این روز بیشتر سعی کردم خودمو جمع‌وجور نگه دارم.
برای خودم چای درست کردم، آهنگ بی‌کلام گذاشتم، و کم‌کم خوندم.
پایان هفته: زنده‌ایم!
وقتی آخرین برگه رو تحویل دادم، انگار از زندان آزاد شدم. حس سبکی داشتم، حتی با اینکه مطمئن نبودم نمره‌هام چطوره.
رفتم یه چیزی خوردم، یه خواب حسابی، و بعدش نشستم به بازبینی زندگی!
نتیجه‌گیری:
هفته امتحانات فقط درباره درس نیست. درباره مدیریت استرسه. درباره اینه که چطور خودتو بشناسی و بدونی کِی به استراحت نیاز داری.
مهم نیست همه چیز رو بدونی، مهم اینه که بتونی مدیریت کنی، به خودت اعتماد داشته باشی، و وسط فشارها، هوای خودتو داشته باشی.
اگه تو هم این روزها امتحان داری، بدون که تنها نیستی. همه‌مون تو همین قایقیم، فقط پاروها فرق داره.
تایم امتحانا که تموم میشه واقعا دلم تنگ میشه براش
اینطوری بگم ک دلم برای اون هفته سخت تنگ میشه بعد از اون دوره ک دوباره راحتی میاد حس میکنی رنگ‌بو نداره زندگیت انگار چاشنی زندگی‌همین استرس و چالش و سخت تلاش کردنه
من ک فلسفه اش رو متوجه نشدم ولی اگر شما متوجع شدید حتما بهم توی کامنت ها بگید.

Exam Week

Where Sleep Dies and Coffee Rules!
Hey everyone!
Today I’m here to talk about a week every student marks in red on their calendar: exam week!
If you’re a student, you’ve probably heard this line: “It’s not exam week, it’s survival week!” – and honestly, that’s exactly what it feels like.
Day One: Ambitious Promises
I woke up super motivated. I made a list of everything I needed to study this week. I promised myself: no more phone, healthy food, and focused study sessions.
But… one hour later I caught myself scrolling on Instagram, watching a video titled “How to study better” instead of actually studying.
The day ended up being more about planning than doing!
Day Two: Reality Hits
I opened my first textbook… and it felt like it was written in another language. So many complicated terms, charts, formulas…
An hour passed and I was still on page four.
The turning point of my day? I turned on the coffee machine and told myself: “You’ve got this.”
By the end of the night, after a lot of effort, I finally finished two chapters and rewarded myself with one episode of my favorite series.
Day Three: The Crisis
The first exam is near, and it feels like you’ve forgotten everything. You’re anxious, stressed out.
Everything around you becomes annoying — even the sound of boiling tea or a text notification!
At some point, your brain just gives up. You read the same sentence three times and still don’t get it.
That’s when I realized how important sleep is. After a one-hour nap, I could focus so much better.
Day Four: First Exam
I woke up stressed, like I was heading into battle! I couldn’t even swallow my breakfast.
At the exam, my mind went blank at first. But slowly, as I read the questions, the answers started to come back.
When I handed in the paper, I breathed a sigh of relief — not because I nailed it, but because it was finally over.
Day Five: Second Subject, Half the Energy
The stress of the first exam was still in my body, but I had to keep going.
At this point, it’s all about discipline. I told myself: “Just study one section per hour. You don’t have to know everything.”
Using voice notes and summaries really helped.
Day Six: The Night Before Exam Two
Another all-nighter. But this time, less stress. I knew I’d studied as much as I could.
I called a friend, we reviewed some points. Half the conversation was jokes and laughter, but it helped me calm down.
How did the actual exam go? Well… I wrote something, but I’m not really sure what!
Day Seven: Total Exhaustion
By now, neither my brain nor my body was functioning properly. But one last exam remained.
At this point, you just want to get through it.
I made myself some tea, put on instrumental music, and studied slowly and gently.
End of the Week: I Survived!
The moment I handed in that final exam, it felt like being released from prison.
I felt so light, even though I had no idea how I’d done.
I went out to eat something, had a deep sleep, and then sat back and started reflecting on life.
Conclusion:
Exam week isn’t just about studying. It’s about managing stress. It’s about learning to understand yourself — knowing when to push and when to rest.
You don’t need to know everything. You just need to manage, to trust yourself, and to take care of yourself through the pressure.
If you’re going through exam season too, remember — you’re not alone. We’re all in the same boat, just rowing with different paddles.
Bonus Thought:
Strangely enough, once exam week is over, I kinda miss it.
Yeah, I miss that crazy, intense week.
After it’s done and life goes back to “normal,” it almost feels… colorless.
Like maybe the spice of life is that stress, that pressure, that hard work.
I don’t know what the meaning of it all is — but if you do, let me know in the comments!